ارتباط روانشناسی با رشته های دیگر - نسخه قابل چاپ +- Parsi Coders (http://parsicoders.com) +-- انجمن: Other sections (http://parsicoders.com/forumdisplay.php?fid=71) +--- انجمن: Advertise (http://parsicoders.com/forumdisplay.php?fid=98) +--- موضوع: ارتباط روانشناسی با رشته های دیگر (/showthread.php?tid=6686) |
ارتباط روانشناسی با رشته های دیگر - youka - 01-21-2018 روانشناسی برخوردهای زیادی با دیگر رشتههای از جمله زیستشناسی، پزشکی، زبانشناسی، انسان شناسی،جامعه شناسی و هوش مصنوعی ارد. برای نمونه: روانشناسی عصبی در اتصال با زیست شناسی است، زیرا هدف آن به نقشه در آوردن مناطق مختلف مغز، و یافتن توضیحی برای اینکه هر کدام از قسمتهای مغز، در کدام یک از عملکردها مانند حافظه و تکلم نقش دارند، است. شاخه های دیگر روانشناسی بیشتر با پزشکی ارتباط دارند. روانشناسان سلامت به مردم کمک می کنند تا بیماری و درد خود را مدیریت کنند. به طور مشابه، روانشناسان بالینی به کاهش درد و رنجهای ناشی از اختلالات روانی، به کمک میکنند. انواع روانشناسی هر تلاشی برای توضیح اینکه چرا انسانها به نحوی خاص فکر و یا رفتار می کنند، ناگزیر به یکی از شاخههای روانشناسی مرتبط خواهد بود. رشته های مختلف روانشناسی بسیار گسترده هستند. من جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد: •روانشناسی بالینی • روانشناسی شناختی: حافظه • روانشناسی شناختی: هوش • روانشناسی رشد • روانشناسی تکاملی • روانشناسی قانونی • روانشناسی بهداشتی • روانپزشکی • روانشناسی شغلی •روانشناسی اجتماعی در ادامه به بررسی چند مورد از این رشتهها میپردازیم: روانشناس بالینی روانشناس بالینی علم، نظریه و عمل را به منظور درک، پیش بینی و از بین بردن تعدیلهای نادرست، ناتوانیها و ناراحتیها با یکدیگر ادغام میکند. روانشناس بالینی همچنین مطابقبودن، تعدیل صحیح و توسعه فردی را ترویج می دهد. یک روانشناس بالینی بر ابعاد فکری، عاطفی، زیست شناختی، روانی، اجتماعی و رفتاری انسانها در طول زندگیاش، در سراسر فرهنگهای مختلف و سطوح اجتماعی و اقتصادی تمرکز میکند. به عبارت دیگر، روانشناسی بالینی، مطالعه علمی و کاربردی روانشناسی است، تا اختلالهای روانی که ممکن است فردی دچار آن شود شناخته شده و از آن پیشگیری شود. روانشناس کودک دوران کودکی یک فرد بسیار ساده اما پیچیده است. زمانی بسیار تاثیر گذار در زندگی فرد بوده و کودکی بسیاری از مردم تاثیر بزرگی بر رفتار آنها در زمان بلوغشان دارد. روانشناسی کودک یک شاخه تخصصی روانشناسی سنتی است، که بر روی کودکان، و به صورت عمده بر توسعه و رفتار آنها تمرکز دارد. این روانشناسی یکی از رایجترین روانشناسیها در حال حاضر است. این نوع روانشناسی به طور کلی هر کودک را، از زمان تولد تا نوجوانیاش پوشش میدهد. برخی از موارد تحت پوشش مشاوره کودک، شامل نقاط عطف، مشکلات رفتاری، مهارتهای اجتماعی، سلامت روانی و عاطفی و پیشرفتهایی که او به دست میآورد میشود. این فیلسوف را میتوان به عنوان اولین مشاوره کودکان نام برد. روانشناسی شناختی روانشناس شناختی فرآیندهای ذهنی مانند حل مسئله، حافظه، یادگیری و زبان را بررسی میکند (اینکه مردم چگونه فکر میکنند، درک میکنند، با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند، یاد میگیرند و یاد میدهند.) این شاخه از روانشناسی با سایر رشتهها مانند علوم اعصاب، فلسفه و زبان شناسی ارتباط نزدیکی دارد. این که چگونه افراد اطلاعات را پردازش و ذخیره میکنند، در مرکز روانشناسی شناختی قرار دارد. بسیاری میگویند که روانشناسی شناختی مطالعه هوش انسانهاست. برنامههای کاربردی برای تحقیقات شناختی، ممکن است شامل بهبود حافظه، افزایش دقت تصمیمگیری یا نحوه تنظیم برنامههای آموزشی برای افزایش یادگیری باشد. روانشناسی رشد روانشناسی رشدی مطالعه علمی تغییرات روانشناختی سیستماتیکی است که فرد در طی دوره زندگی خود آن را تجربه میکند. این روان شناسی فقط بر نوزادان و کودکان تمرکز ندارد، بلکه شامل نوجوانان و بزرگسالان نیز میشود. روانشناسی رشد شامل هر عامل روانی است که در طول عمر یک فرد مورد مطالعه قرار میگیرد، من جمله مهارتهای حرکتی، حل مسئله، درک اخلاقی، یادگیری زبان، احساسات، شخصیت، و نیز شکل گیری هویت. روانشناسی تکاملی روانشناس تکاملی به بررسی اینکه چگونه نحوهی رفتار انسان تحت تاثیر تعدیلهای روانشناختی در طول تکامل، قرار گرفته است میپردازد. درست همانطور که متخصصان زیست شناسی در مورد انتخاب طبیعی در طول تکامل صحبت میکنند، این شاخه روانشناسی، روانشناسی را با همان شیوهی تفکر اعمال میکنند. به عنوان مثال، یک روانشناس تکاملی معتقد است که درک زبان یا حافظه، محصولاتی کاربردی حاصل انتخاب طبیعی هستند. برخی از روانشناسان تکاملی، فرض میکنند که یادگیری زبان، ظرفیتی است که ما با آن متولد می شویم، که موجب میشود یادگیری زبان به یک فرآیند تقریبا اتوماتیک تبدیل شود - اما خواندن و نوشتن اینگونه نیست. به عبارت دیگر، آنها اعتقاد دارند که تواناییما در یادگیری زبان به ارث برده می شود در حالیکه توانایی ما برای خواندن و نوشتن را نمیتوان از نسلی به نسل دیگر منتقل کرد. (یادگیری زبان به طور خودکار اتفاق می افتد، در حالی که خواندن و نوشتن باید آموزش داده شود.) فردی که در یک شهری که مردم آن به زبان فرانسوی صحبت میکنند متولد شدود، زمانی که به 20 ساله رسیده است، فرانسوی صحبت خواهد کرد. با این حال، اگر به او خواندن و نوشتن را نیاموزید او این کار را نخواهد آموخت. یک روانشناس تکاملی معتقد است که صفات روانی انسانی حاصل سازگاری برای زنده ماندن در محیط روزمره است که از اجدادمان به ارث رسیده است منبع : روانشناسی خانواده |